۱۶ آذر و در هر روز، دانش بجوی
وقتی اسم دانش مطرح میشه من نگاه مثبتی به انواع ترکیباتی که با این کلمه ساخته میشود، دارم،
دانش اگر در مقابل نادانی است همه اش خوبی و خیر است،
اما جالب است که خیر خواهانی را میشناسم که از روزی همچون شانزدهم آذر که دانشی و دانش جویی است، مکدر و گله مندند،!
شاید نتوانسته ایم اصول درستی در گرامیداشت هرآنچه دانش محور است داشته باشیم،
واگر نه چه کم و کاستی در منطقی است که با دانش، جویی، همواره رو به اصلاح و رشد پیش میرود؟!
در واقع رسم شده که در دانشگاههایی که فعالیت های دانشجویی مخصوصاً از نوع سیاسی کاری، بیشتر است در چنین روزی میهمانی در جمع های دانشجویی دعوت میشود که رویکرد دگرگون طلبانه ای داشته باشد و حرفهای کاملا متفاوتی در جمع مذبور زده می شود و در این صورت از مراسم روز دانشجو استقبال میشود و پشت مسؤولین دانشگاه میلرزد،
گویی دانشجو فقط وقتی فعال به نظر میرسد که مخالف سیستم حاکم بر دانشگاه یا دولت و حتی نظام باشد،
در حالی که این پیش فرض با تعریف دانش در تضاد است، مگر نه اینکه دانشجو هر آنچه علمی باشد را می ستاید و هر آنچه جاهلانه باشد را رد میکند؟
ممکن است گفته شود که نا کارآمدی مدیران در دهه های اخیر مسبب این تعریف متضاد شده،
و همواره مخالف بودن را در قشر جوان، که مطالبه گری در ذات او هست، رواج داده است،
بله فکر میکنم نظر درستی است،
ولی آنچه در این دیدگاه، مغفول واقع شده، نقش خود این جوان دانشجو و استاد او در اصلاح و یا در ادامه دادن روند پر اشکال گذشته است.
مگر نه این است که تقریبا هم اکنون همه مدیران کشور، چه آنها که انتخابشان از جانب مردم بوده است و چه انتصابی ها،
همگی دانشجو یا طلبه بوده اند؟! که به نظرم طلاب هم در تعریف دانشجو میگنجند،
پس احتمالاً همه شان مطالبه گر بودن و داشتن سر پر شور، برای تغییر را تجربه کرده اند،
حتی بسیاری از آنها از اساتیدی هستند که همواره در محیط حوزه و دانشگاه زیسته اند.،
پس چه شده که وقتی صاحب منصب شده اند باز رفته اند در موضعی که دانشجویان و طلاب بعدی، وجود آنها را عامل ناکامی هایی میدانند؟
فکر میکنم یک اشکال بزرگ فرهنگی در سیستم دانشگاه و حوزه ما وجود دارد که این مسأله را لاینحل مینمایانید،
و آن به نظر من، عادت کردن به ظاهر سازی و حداقلی کار کردن است.
بسیاری از فعالیتهای ما ظاهر کار را درست میکند و باطن بی فایده یا کم اثری دارد. حتی مخالفتها و گرامیداشتهایی همچون روز دانشجو،
کلی از تولیدات علمی ما و دانشجویانمان، درون مایه ای ندارد و بیشتر ظاهر کار را درست میکنیم،
الفاظ زیبایی همچون دانش بنیان، پژوهشگر و … را هم بکار میبریم ولی اینها، اکثراً ، به خودی خود نتایج عملی اصلاح کننده ای ندارند.
نمونه اش گرفتاری های اقتصادی چند دهه اخیر و بحث تورم و نقدینگی و ارزش پول ملی و الی آخر است.
اگر دانشجوی اقتصاد و مدیریت تا عالی ترین مقاطع، پرورش داده ایم که این عوامل را میشناسد، پس چرا حل آنها اینقدر به طول می انجامد، طوری که سودجویان، فرصت را غنیمت شمرده و با این بهانه، مبانی تئوری و ارزشهای نظام را زیر سؤال ببرند!!
اگر دانشجوی کامپیوتر و مهندسینی تا مراحل عالیه در سیستم دانشگاهی ما تعلیم دیده است، چرا باید سیستم بانک داری و اداری کشور ما تا این حد رشد نیافته و ناهماهنگ و مهندسی نشده باشد که کشور ما امن ترین جا برای پول شویی باشد؟
آنچه که آن را ظاهر سازی نامیدم ساخت پر هزینه همان هواپیماهایی است که از زمین بر نمی خیزد و حلقه های مفقوده ای دارد که مهمترینش به اعتقاد من واقعی نبودن بسیاری از کارهای دانشگاهی است که انجام می دهیم.
البته این نقصان در همه علوم ما فراگیر است، به عنوان نمونه چرا نتوانسته ایم فرهنگ اسلامی را آنطور که باید تئوریزه کنیم و آداب و سنن دینی را هر روز بهتر از دیروز حفظ و کم ایراد تر، به نسلهای بعدی منتقل کنیم،
این نیست که باز ظاهر کار را حفظ کرده ایم و دهها نهاد دولتی داشته ایم که نتوانستند آبرو بخرند!؟
و صدها پژوهشگر و پایان نامه داشته ایم که قدمهای مؤثری برنداشته اند؟
و باز فرصت طلبانی بوده اند که عامل عدم رشد کشور را همان مقیدات دینی جلوه دهند!
یا در حوزه خانواده، مثلا در مورد انتخاب همسر و ازدواج آسان و حفظ انسجام خانواده، کدام تئوری های کاربردی از دانشگاه های ما بیرون آمده که حداقل داشته هامان با گذر زمان، دستخوش آسیب نشود!؟ و حتی موانع برطرف شود.
بله، فکر میکنم مطالبه گری دانشجویان هم بهتر است که از این پس، بیشتر متمرکز در تولید علم مؤثر و واقعی و سیاست گذاری های درست توسط حاکمان باشد، تا واکنش نسبت به یک عزل و نصب یا فلان موضع گیری مسؤولان.
اگر اینطور شد دانشجو حلال مشکلات است و تخصصی ترین نظارت های مردمی در تشکل های دانشجویی شکل میگیرد و آنوقت کدام مقام مسؤول است که جرأت داشته باشد، بدون پشتوانه کارشناسی و دانشی تصمیمی را عملی کند؟!!
به امید آن روز
ابوذر میرزاخانی
۱۶ آذر ۱۳۹۹
به امید آن روز انشاءالله🥰✅💐
عالیست؛موفق باشید.✅